معاملات اسکالپینگ چیست و چگونه انجام می‌شود؟

اسکالپینگ (Scalping) در واقع نوعی از معامله است که شخص معامله‌گر به انجام تریدرهای متعدد با سودهای کم حتی در حد چند دهم درصد در بازه‌های کوتاه زمانی می‌پردازد. از مهم‌ترین ویژگی‌های معاملات اسکالپینگ (Scalping)،

رعایت کردن میزان نسبت سود به زیان است تا تریدر دچار ضرر نشود. به فردی که به واسطه اسکالپینگ(Scalping) معامله می‌کند، اسکالپر میگویند و در اصل در روش اسکالپینگ (Scalping)، اسکالپر با خرید یک بخشی از سهام یک دارایی و فروش آن پس از مدت بسیار کوتاهی در طول روز، از تغییرات قیمت آن دارایی سود کسب می‌کند.

معاملات اسکالپینگ (Scalping) از جمله معاملات کوتاه مدت با سودهای ناگهانی به حساب می‌آیند. برای درک بهتر اسکالپینگ(Scalping) در نظر بگیرید شما می‌خواهید در بازار ارزهای دیجیتال، بخشی از توکن‌های یک رمزارز را به قیمت کلی 1 میلیون تومان خریداری کنید، اگر قیمت این رمزارز در بازه زمانی کوتاه برای مثال نیم ساعت، تحرک جزیی کرده و شما آن را با قیمت 1 میلیون و 100 هزارتومان بفروشید؛ در اصل معامله اسکالپینگ انجام داده‌اید.

در واقع از دلایل مرسوم بودن روش اسکالپینگ (Scalping) به عنوان یکی از روش‌های معامله در بازارهای مالی این است که معامله‌گر در این نوع معامله با بیشتر کردن تعداد معاملات و حجم سرمایه‌گذاری، انتظار خود را از سود آوری کم می‌کند؛ اما می‌داند که در نهایت می‌تواند سود مورد نظر خود را طی عملیات‌های متعدد به دست آورد و لازم نیست به منظور کسب همان سود، برای یک معامله طولانی مدت صبر کند.

اسکالپینگ (Scalping) چگونه کار می‌کند؟

اسکالپینگ (Scalping) در اصل مخالف مفهوم هولد کردن عمل می‌کند. هر دارایی در بازارهای مالی دچار نوسانات قیمتی هرچند کم می‌شوند؛ از این رو معامله‌گرانی هستند که ترجیح می‌دهند این تغییرات و تحرکات جزیی در قیمت دارایی‌ها را از دست ندهند.

اسکالیپنگ (Scalping) به این روش صورت می‌گیرد که اسکالپر با در نظر گرفتن چارت و مطالعه نمودار حرکت قیمت دارایی منتظر می‌ماند تا روند حرکت برای بازه زمانی دلخواه او به صورت صعودی شود. در واقع، هر دارایی بعد از نزول در قیمت دوباره شروع به جبران کاهش ارزش خود کرده و حتی ممکن است از قیمت بیشینه قبلی نیز فراتر رود.

در این نقطه اسکالپرها وارد عمل شده و بخشی از سهام آن دارایی را خریداری می‌کنند و سپس آن را پس سپری شدن بازه زمانی مدنظر می‌فروشد. نکته قابل توجه در این معاملات اسکالپینگ (Scalping) این است که در این روش هم مانند دیگر روش‌های معامله، قطعیت وجود ندارد و ممکن است اسکالپر در پیش بینی وضعیت آینده بازار حتی به صورت ساعتی دچار اشتباه شود.

به این ترتیب، یک اسکالپر خوب معامله‌گری است که همیشه بتواند حد سود خود را بالاتر از ضرر خود نگه دارد، حتی اگر این سود چندان نباشد و همچنین بتواند معاملات متعدد سودمندانه و برنده‌ای را در طول روز انجام دهد.

هدف از اسکالپینگ (Scalping) در معاملات چیست؟

هدف از معاملات اسکالپینگ (Scalping) توسط اسکالپر ها، کسب حداقل سود در تعداد دفعات زیاد می‌باشد. به عبارتی اسکالپر ها برخلاف معامله گران که یک سود بزرگ با حجم کم بدست می آورند، سود های کوچک اما با حجم بالا بدست می آورند.

بگذارید مثالی بزنیم. یک معامله گر از یک معامله‌ی خود، 20 درصد سود کسب می‌کند، در طرف مقابل، یک اسکالپر با 5 معامله و کسب سود 4 درصد از هر معامله، در پایان روز با 20 درصد بازدهی، به کار خود خاتمه می‌دهد. معمولاً این معامله گران، از تحلیل تکنیکال و همچنین تقویم های اقتصادی به عنوان ابزار خود استفاده می‌کنند. بنابراین عنصر اصلی در معامله گران اسکالپ، حجم زیاد معاملات آن ها می باشد.

اسکالپر ها به دو صورت دستی یا خودکار، اقدام به معامله اسکالپینگ (Scalping) می‌کنند. در روش دستی، معامله گران زمان ورود، خروج و حجم را خود انتخاب کرده و مدیریت شخصی را روی آن اعمال می‌کنند. در طرف مقابل، در معاملات خودکار، معامله گر نقطه‌ی ورود و خروج را مشخص کرده و با حجم مناسب از پیش تعیین شده، کلیه امورات را به دست سیستم می‌سپارد. معمولاً معامله‌گران اسکالپ، از معامله‌ی دستی استفاده می‌کنند تا خودشان بتوانند معامله را مدیریت نمایند.

انواع معاملات اسکالپینگ (Scalping)

به طور کلی، معاملات اسکالپینگ (Scalping) دارای 3 نوع می باشد.

• اسکالپ بازارسازی نام دارد. در چنین حالتی، اسکالپر به جنگ بازار سازان می‌رود و با آن ها به رقابت می‌پردازد. این حالت بسیار پیچیده و سخت می‌باشد. زیرا علاوه بر این رقابت سخت، اسکالپر باید با سود اندکی که از معامله‌ی خود بدست آمده، از معامله‌ی خود خارج شود. این سود اندک به مقداری می‌باشد که با کوچکترین تحرکات قیمتی، معامله‌گر دچار زیان می‌شود.
• نوع دوم از معاملات اسکالپینگ، مربوط به استراتژی سنتی می‌باشد. در این حالت، معامله‌گر تعداد زیادی از سهام که مستعد حرکت های ناچیز می‌باشد را خریداری می‌کند تا رفته رفته به مرحله‌ی بازدهی برسد. معمولاً در این استراتژی، سهامی که شناوری مناسبی دارند، مورد هدف قرار می‌گیرند.
• نوع آخر معامله‌ی اسکالپ، روش سنتی می‌باشد. در این حالت، اسکالپر با دریافت سیگنال ورود به معامله، به معامله‌ی خود وارد می‌شود و یک پوزیشن معاملاتی باز می‌کند. در چنین حالتی معمولاً اسکالپر ها به محض دریافت سودی یکسان با میزان حد ضرر ( 1:1 ) از معامله‌ی خود خارج می‌شوند.

مزایا و معایب اسکالپینگ (Scalping) چیست؟

معاملات اسکالپینگ (Scalping) دارای فواید و عیوب متعددی هستند. ابتدا به شرح معایب معاملات اسکالپینگ می‌پردازیم: کسانی که قصد دارد روش اسکالپینگ (Scalping) را برای معاملات روزانه خود مورد استفاده قرار دهند باید توجه داشته باشند که این روش برای کسانی که سرعت عمل بالا و توانایی محاسبات ریاضی قوی را ندارند به هیچ وجه پیشنهاد نمی‌شود؛ چرا که یک اسکالپر باید بتواند در مدت زمان بسیار کوتاهی میزان سود معامله مدنظر را محاسبه کرده و اقدام به خرید کند؛ درحالیکه ممکن است در 10 ثانیه آتی قیمت دارایی برای خرید او مناسب نباشد. پس اگر مهارت ریاضی و سرعت عمل بالایی ندارید، به احتمال زیاد در اسکالپینگ شکست می‌خورید و بهتر است به سراغ آن نروید. همچنین اگر معامله‌گری هستید که مهارت مدیریت استرس چندان خوبی ندارید، روش اسکالپینگ (Scalping) می‌تواند برای حال روحی شما نیز فاجعه‌بار باشد؛ زیرا که یک اسکالپر خوب نیاز دارد در دوره‌های زمانی کوتاه و پیوسته همواره قیمت دارایی را در بازار مالی بررسی کند.

اما درباره مزایای معاملات اسکالپینگ (Scalping) چنین می‌توان گفت: اسکالپینگ می‌تواند یکی از استراتژی‌های پرسود معامله به حساب بیاید و ضررهای احتمالی که سرمایه‌گذاران و سرمایه‌هایشان را تهدید می‌کند به حداقل برساند. همچنین اگر فرد صبوری نیستید و هولد کردن دارایی را هدر دادن وقت می‌دانید، این روش می‌تواند برای شما مناسب باشد؛ چرا که به شما کمک می‌کند در طی روز معاملات بسیاری را رقم بزنید.

روش اسکالپینگ (Scalping) همچنین می‌تواند برای کسانی که تازه به دنیای کسب درآمد از طریق بازارهای مالی نظیر فارکس و کریپتوکارنسی وارد شده‌اند مفید باشد؛ چرا که این افراد با فراگیری دانش و مهارت اسکالپینگ (Scalping) و نوسان گیری بازار می‌توانند سودهای کوچک و دلچسبی را به دست آورند. از دیگر مزایای روش اسکالپینگ (Scalping) می‌توان به کم ریسک‌تر بودن آن نسبت به دیگر راه‌ها اشاره کرد و دلیل آن را کوتاه بودن بازه‌های زمانی معامله دانست.

نحوه کار اسکالپینگ (Scalping) بر اساس الگوی شمع ژاپنی

الگوی شمع های ژاپنی که با نام کندل استیک نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد، یکی از کاربردی‌ترین روش‌های مطالعه چارت حرکت یک دارایی در بازار است. از آنجایی که این الگو اولین بار توسط ژاپنی‌ها استفاده شد، نام شمع ژاپنی برای این استراتژی انتخاب شد.

از مزیت‌های استفاده از این استراتژی برای معاملات اسکالپینگ (Scalping) این است که این استراتژی اطلاعات جزیی‌تر و نگاه دقیق‌تری از بازار را در اختیار شما قرار می‌دهد. اسکالپر با فراگیری علم کندل شناسی و شناختن انواع الگوی قرارگیری کندل‌ها می‌تواند تشخیص دهد که حرکت بعدی بازار به چه شکل می‌باشد و به این ترتیب، برای بازه‌های کوتاه وارد معاملاتی با سودهای هرچند اندک شود.

در میان الگوهای استراتژی کندل استیک یا شمع ژاپنی شما می‌توانید الگوهایی شامل دو یا چند کندل را بیابید. ناگفته نماند که الگوهایی که چند کندل را در خود دارند، می‌توانند سینگال‌ ارز دیجیتال و پیام‌های مهم‌تری را برای معامله‌گر به همراه داشته باشند.

از مهم‌ترین الگوهای دو کندلی استراتژی شمع ژاپنی می‌توان به الگوی ابر سیاه (Dark Cloud Cover)، پوششی (Engulfing) و نفوذی (Piercing) اشاره کرد که می‌توانند در هر دو موقعیت نزولی و صعودی بودن بازار نمایان شوند. توجه داشته باشید که تشخیص انجام معامله در نمایان شدن هر یک از الگوهای ذکر شده وابسته به نحوه و شکل قرارگیری کندل‌هاست و نمی‌توان به صورت کلی درباره آنها اظهار نظر کرد.

نحوه کار اسکالپینگ (Scalping) بر مبنای فیبوناچی

استراتژی فیبوناچی یکی از روش‌های معامله‌ای است که بیشتر توسط معامله کنندگان تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار می‌گیرد و نسبت به روش قبلی، نیازمند مهارت و دانش ریاضی بهتری است و از پیچیدگی بیشتری برخوردار است. نام فیبوناچی در اصل مربوط به الگوی اعداد فیبوناچی می‌باشد که توسط ریاضی‌دان مشهور لئوناردو فیبوناچی اختراع شد.

نحوه کار اسکالپینگ (Scalping) بر مبنای فیبوناچی بسیار ساده است، اگر شما بتوانید استراتژی فیبوناچی را به خوبی یاد گرفته و طریقه به کارگیری آن را خوب بدانید؛ چرا که تنها در آن صورت نیاز دارید موقعیت‌های رشد بازار را شناخته و وارد عمل شوید.

این استراتژی از کاربردی‌ترین روش های معامله در بازارهای فارکس و بازار مشتقه به حساب می‌آید و نکته حائز اهمیت در روش فیبوناچی این است که دنباله اعداد ریاضی در این روش به صورت نسبتی بیان می‌شوند و در واقع دو نقطه بین نوسان بالا و نوسان پایین یک دارایی در نمودار، بر اساس نسبت‌های اصلی فیبوناچی به دست می‌آید.

از امتیازات استفاده از معامله اسکالپینگ (Scalping) بر حسب فیبوناچی این است که شما به واسطه به کارگیری فیبوناچی در تحلیل بازار می‌توانید به داده‌های بسیار دقیقی دست پیدا کنید و در اصل فیبوناچی به شما کمک می‌کند تا نقطه ورود و خروج معاملات خود را با وضوح بیشتری مشخص گردانید.

نحوه کار اسکالپینگ (Scalping)بر اساس الگوری پرایس اکشن

استراتژی پرایس اکشن یکی دیگر از روش‌های متداول معامله در بازارهای مالی کنونی است که می‌توان به آن اعتماد کرده و اسکالپینگ (Scalping) را بر اساس آن انجام داد. درباره ماهیت استراتژی پرایس اکشن باید گفت که در این متد یک معامله‌گر به بررسی روند حرکت دارایی بدون هیچ اندیکاتوری می‌پردازد و به واسطه اعمال دیگر معامله‌گران که نمودار تحرک دارایی را تشکیل می‌دهند، روند آتی را شناسایی و پیش بینی می‌کند.

این روش از روش‌هایی است که می‌تواند درصورت فراگیری تمام و کمال دانش مخصوص به خود و به کارگیری آن، سودهای خوبی را برای سرمایه‌گذار به ارمغان آورد. کندل‌هایی که حرکت و روند دارایی را در بازار نشان می‌دهند، مانند روش شمع ژاپنی در این روش نیز کاربرد دارند؛ اما با این تفاوت که در پرایس اکشن الگوهای قرارگیری کندل‌ها شکل متفاوتی نسبت به استراتژی شمع ژاپنی دارند.

معامله به روش اسکالپینگ (Scalping) یکی دیگر از روش‌های معامله در بازارهای مالی است که به شما کمک می‌کند تا بتوانید جلوی بسیاری از ضررهای احتمالی که متوجه دارایی شما هستند را بگیرید. در این روش معامله‌گر سعی می‌کند با بررسی بازار در بازه‌های زمانی بسیار کوتاه و انجام معاملات معتدد، سودهایی هرچند کم و در حد چند دهم درصد را به دست آورد. نکته قابل توجه در خصوص انجام معاملات اسکالپینگ این است که اسکالپر همواره بتواند حد سود خود را بالاتر از حد ضرر خود نگه دارد و بتواند آمار معاملات برنده خود را در طی یک روز همواره افزایش دهد. اسکالپینگ (Scalping) نیز مانند دیگر روش‌های معاملاتی می‌تواند مزایا و معایبی برای فرد سرمایه‌گذار داشته باشد.