انواع پیوت (Pivot) در تحلیل تکنیکال
از مهمترین اهداف تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی، تشخیص انواع پیوت یا نقاط بازگشت قیمتها است. بطور کلی در تحلیل تکنیکال دو مبحث بسیار حائز اهمیت است: تشخیص جهت روند در تایمفریمهای مختلف و شناسایی نقاط بازگشتی قیمت پیوت (Pivot).
پیوتها به تعبیری همان نقاط چرخش قیمت در نمودارهای تحلیل تکنیکال هستند که تشخیص درست آنها همانطور که گفتیم از الزامات شروع یادگیری تحلیل تکنیکال است. این را هم بدانید که پیوت (Pivot) معنی خاصی ندارد و صرفا نامی است که بر روی یکی از اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال انتخاب شده است.پیوت Pivot به نقاط قیمتی بسیار مهم میگویند، این نقاط همان میانگین بیشترین قیمت (HH)، کمترین قیمت (LL) و آخرین قیمت در یک روز پیشین معاملاتی است. در تایم فریمهای مختلف به عنوان مثال در تایمفریم روزانه (Daily) با استفاده از مقدار آخرین پیوت Pivot یک روز، روند قیمتی روز بعد آن ارزیابی میشود. اگر معاملات بالاتر از آخرین پیوت فعلی قرار بگیرند روند صعودی است و اگر معاملات پایینتر از آخرین پیوت Pivot فعلی قرار بگیرند روند نزولی است.
یکی از اصلی ترین نکاتی که باید در تحلیل تکنیکال به آن دقت داشت، پیوت (pivot) یا همان نقطه چرخش قیمت است. در صورتی که یک معامله گر به این سطح از مهارت برسد، می تواند روند بازار را به خوبی تشخیص دهد. نقطه چرخش قیمت یکی از پرکاربردترین ابزارهای تحلیل تکنیکال است که می توان برای بررسی وضعیت گذشته قیمت استفاده کرد. به نقاط چرخش قیمت در نمودار، پیوت گفته می شود که به دو دسته تقسیم می شوند: پیوت ماژور و مینور.
انواع نقاط چرخش قیمت پیوت (Pivot)
نقطه چرخش قیمت زمانی اتفاق می افتد که نیروی تقاضا و یا عرضه بر دیگری غالب شود. البته این نکته را در نظر داشته باشید که در یک نمودار انواع نقطه چرخش قیمت وجود دارد که هر یک در دسته بندی های زیر قرار دارد.
• پیوت Pivot قیمتی منظور از نقطه چرخش قیمت در نمودار، نقطه ای است که بازار به میزان مشخصی در یک جهت حرکت کرده و بعد از تشکیل سقف یا کف، با روند نسبتا قوی در جهت مخالف حرکت می کند. بیشترین کاربردی که نقطه چرخش قیمتی دارد در روش های پرایس اکشن است. اگر قیمت به اندازه سه کندل حرکت کند و پس از تشکیل یک کندل بازگشتی، دوباره با همان شرایط در جهت مخالف حرکت کند، یک پیوت pivot قیمتی یا همان نقطه بازگشت قیمت تشکیل می شود. تنها راه تشخیص این نوع نقاط چرخش قیمتی، از طریق چشم بوده و ابزار تحلیلی خاصی نمی خواهد. • پیوت Pivot محاسباتی این نوع از نقطه چرخش قیمت براساس داده های قیمتی و فرمول های ریاضی محاسبه می شود و تغییرات قیمتی در آن دخیل نیست. خروجی که این محاسبات به همراه دارد، چند عدد است که از آن به عنوان سطح حمایت و مقاومت آینده بازار استفاده می شود. اعتبار این نمودارها براساس دوره زمانی نمودار و داده های قیمتی است و در مدت زمان مشخصی معتبر بوده و با تشکیل کندل های جدید، تمام این سطوح بروزرسانی می شود. این نکته را در نظر داشته باشید که نمودار یک ساعته برای معامله گران میان مدت، کاربردی ندارند. پیوت های محاسباتی انواع مختلفی داشته که مهم ترین آن، پیوت پوینت و خطوط کاماریلا است. از جمله پیوت پوینت های معروف بازار می توان به موارد زیر اشاره کرد.
نحوه محاسبه پیوت Pivot استاندارد در تحلیل تکنیکال
پیوتها بر اساس دادههای قیمتی؛ باز شدن کندل، بالاترین قیمت، پایینترین قیمت، بسته شدن کندل (OHLC) و فرمولهای ریاضی است که محاسبه آن سطوح حمایت و مقاومت را نشان میدهد.
حمایت زمانی ایجاد میشود که به دلیل تقاضای زیاد، روند نزولی متوقف میشود. مقاومت نیز زمانی ایجاد میشود، روند صعودی قیمتها به دلیل عرضه زیاد متوقف میشود. انواع پیوت (Pivot) یا نقاط بازگشت قیمتها سطوح بازگشت قیمتی را پیوت میگویند. پیوتها میتوانند تبدیل به سطوح حمایت و مقاومت شوند. در هر روند دو نوع پیوت مشاهده میشوند؛ پیوت مینور و ماژور.
۱. پیوت Pivot مینور نشان دهنده نوسانات کم و اصلاحی کوچک در بازار است، نوسانات کاذب و مقطعی در نمودارهای میانروزی ایجاد میشود، نقاط بازگشتی مینور قدرت چندانی در تغییر روند ندارند. در واقع پیوت مینور بر اساس هیجانات ناشی از بازار شکل میگیرد که میتواند افراد آماتور در این بازار را به تله بیاندازد. الگوهای قیمتی یا خطوط روند مبتنی بر پیوت مینور از اعتبار پایین برخوردار هستند.
۲. پیوت Pivot ماژور پیوت ماژور را میتوان نقاط کلیدی برگشتی معرفی کرد که در این نقاط معاملهگران حرفهای وارد معامله میشوند. این نقاط دارای اعتبار بالایی هستند، تحلیلگران برای رسم خطوط روند و الگوهای قیمتی از این نوع پیوت استفاده میکنند. پیوتهای ماژور معمولا در نزدیکی حمایتها و مقاومتها شکل میگیرند.
تشخیص پیوت ماژور از مینور در تحلیل تکنیکال
افرادی که در ترید حرفهای هستند، به راحتی این دو را از هم تشخیص میدهند. در واقع چون پیوت در تحلیل تکنیکال بر اساس قیمت مشخص میشوند، با دقت به نمودار و بررسی روندها به صورت دیداری باید تشخیص داده شوند. اما اگر مبتدی هستید، بهتر است به این دو نکته توجه کنید:
چنانچه روند جدید بتواند تا سقف حدود ۴۰ درصد، حرکت قبلی را جبران کند، پیوت ماژور است، اگر مقدار جبرانی اصلاح از ۴۰ درصد کمتر باشد، مینور تلقی میشود. یکی از اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال، مکدی نام دارد، چنانچه این اندیکاتور دچار تغییر فاز شود، به عنوان پیوت ماژور شناخته خواهد شد. برای این کار کافی است توجه به فاز مثبت یا منفی اندیکاتور مکدی داشته باشیم و بالاترین یا پایینترین قیمت آن بخش را به عنوان پیوت ماژور در نظر بگیریم.
کاربرد انواع پیوت Pivot در معاملهگری
نقاط پیوت Pivot را میتوان یکی از ابزارهای کاربردی در تحلیل فنی معاملات بازار مالی معرفی کرد. با توجه به آن معاملهگران میتوانند اهداف معاملاتی خود را در مسیر درستی پیش ببرند.
۱. شناسایی نواحی حمایت و مقاومت نقاط پیوت Pivot یک مفهوم را با خود یدک میکشند آن هم این است که این نقاط باعث تغییر ماهیت در روند بازار میشوند. زمانی که در یک نقطه چرخش قیمت رخ میدهد و مجددا قیمت به آن نقطه برمیگردد، به احتمال زیاد شاهد واکنش مجدد قیمت خواهیم بود. این واکنشها باعث بهوجود آمدن نواحی مهم میشوند که به آنها حمایت و مقاومت میگوییم. شناسایی این نواحی کمک میکند شکار چه نوع پوزیشنی با احتمال برد بالا مناسب است. با برخورد قیمت به نواحی حمایتی شما باید به دنبال پوزیشنهای خرید (Buy) بگردید، همچنین با برخورد قیمت به نواحی مقاومتی شکار پوزیشنهای فروش (Sell) بهترین گزینه است.
۲. تعیین حد سود و حد ضرر یکی از روشهایی که میتوان با استفاده از آن حدسود و حدضرر را مشخص کرد نقاط پیوتی میباشد. با فرض اینکه شما در یک معامله خرید هستید، پایینتر از پیوت Pivot حمایتی میتواند جای مناسبی برای قرار دادن حدضرر باشد. همچنین با استفاده از ریسک بهریوارد منطقی میتوانید مقاومت پیوتی دو یا سه (بستگی به استراتژی شما دارد) را به عنوان حد سود خود قرار دهید.
۳. سیو کردن سود فرض کنید شما یک معامله در جهت خرید (Buy) باز کردهاید، پوزیشن شما وارد سود شده و به نقطه پیوت مقاومتی اول برخورد کرده است. در این هنگام شما میتوانید حد ضرر خود را به نقطه ورود خود انتقال دهید. با انجام اینکار اگر قیمت تغییر جهت داد و به نقطه ورود شما برگشت شما ضرری متحمل نشدهاید، مجدد اگر تحلیل شما درست پیش رفت و قیمت به نقطه پیوت مقاومتی دوم برخورد کرد، شما اجازه دارید حد ضرر خود را به نقطه پیوت مقاومتی اول انتقال دهید. با انجام این پروسه اگر برگشت قیمتی را شاهد بودید و حد ضرر شما فعال شد. شما معامله خود را با سود به اتمام رساندهاید.
در طراحی استراتژی معاملاتی، نقاط پیوت میتواند در بهبود عملکرد معاملهگری شما کمک کند.
انواع پیوت Pivot در تحلیل تکنیکال
براساس روش استاندارد به انواع پیوت به دو دسته پیوت ماژور و مینور پرداختیم، در ادامه به روشهای دیگری که برای محاسبه پیوتها کاربرد دارد میپردازیم.
پیوت وودی (Woodie) پیوت وودی یکی از انواع پیوتها است، این شاخص کمتر مورد استفاده قرار میگیرد. معاملهگران با استفاده از این شاخص میتوانند بر اساس یک پیوت چهار سطح حمایت و چهار سطح مقاومت ترسیم کنند. با اندکی دقت در مییابید که محاسبات پیوت وودی با محاسبه پیوت پوینت استاندارد کاملاً متفاوت است. یکی از تفاوتهای اصلی این است که پیوت وودی به قیمت بسته شدن رمزارز وزن بیشتری میدهد. شاید در نگاه اول کمی گیجکننده به نظر برسد، اما اساس عملکرد آن شبیه به میانگین متحرک نمایی (EMA) است که در آن دادههای بعدی نسبت به دادههای قبلی وزن بیشتری دارند.
پیوت کاماریلا (Camarilla) راهاندازی سیستم محاسباتی کاماریلا برای اولینبار در دهه ۱۹۸۰ به بازارهای مالی معرفی شدند. اساس مفهوم این سیستم معاملاتی مشابه پیوت وودی است؛ زیرا قیمتهای پیوت بر اساس قیمتهای بسته شدن روز قبل محاسبه میشوند. پیوت فیبوناچی (Fibonacci) اعداد فیبوناچی در استراتژیهای مدرن بسیار مورد استفاده قرار میگیرند و حتی آن دسته از معاملهگرهایی که معاملات روزانه انجام میدهند، میتوانند پس از بررسی انواع پیوت در تحلیل تکنیکال، این مدل را انتخاب کنند. معاملهگرهای بازارهای ارزدیجیتال و فارکس معمولا از این نوع شاخص در معاملات خود استفاده میکنند. پیوت دیمارک (Demark) پیوت دیمارک توسط تاجر مشهور تام دیمارک طراحی شده است، این نوع پیوت نوآورانه، در تجزیه و تحلیل مشهور بودهاست. Demark کمی متفاوت از سایر پیوتها است؛ زیرا این پیوت مبتنی بر ارتباط بین قیمت باز و بستهشدن بازار طراحی شده است.
روش تام، ترسیم خطوط روند را عینیتر میکند و دقیقا مشخص میکند که کدام نقاط را باید به هم وصل کرد تا خطوط حمایت و مقاومت ایجاد شوند. نقاط چرخش قیمت براساس محاسبات ساده بوده و برای تعدادی از معامله گران مناسب و تعدادی آن را نامناسب می دانند. هیچ اطمینانی وجود ندارد که قیمت کجا متوقف می شود، کجا معکوس می شود یا حتی به سطوح نشان داده شده در نمودار می رسد. گاهی اوقات قیمت در همان سطح نوسان می کند. بنابراین، مانند همه اندیکاتورها، نقاط محوری باید بخشی از استراتژی معاملاتی باشند و به تنهایی کاربرد کمی دارند.
سیستم های نقطه چرخش قیمت مختلفی وجود دارد. نحوه محاسبه این نقاط در تعیین اینکه از کدام سیستم استفاده می کنید بسیار مهم است. بسیاری از پلتفرم های چارت این کار را برای ما انجام می دهند. به سادگی نشانگر نقطه پیوت را به نمودار اضافه کنید و تنظیمات مورد نظر را اعمال کنید.
ثبت دیدگاه
0دیدگاه
دیدگاهی ثبت نشده است.
اولین نفری باشید که دیدگاهتان ثبت میشود.