مقایسه ریپل (Ripple) و (stellar) استلار

مقایسه ریپل (Ripple) و (stellar) استلار

ریپل (Ripple) و استلار (stellar) دو شرکت متفاوت با اهداف جداگانه هستند که خدمات ویژه‌ای را در مورد ارزهای دیجیتال و دنیای کریپتوکارنسی ارائه می‌دهند. به دلیل شهرت شبکه‌های بلاک چین دیگر مثل اتریوم و بیت کوین،

هدف هر دو پلتفرم ریپل و استلار تسهیل در تراکنش‌های مالی بین‌المللی است. طرفداران رمز ارزها مدام شباهت‌ها و تفاوت‌های بلاک چین‌های این دو پلتفرم را با هم مقایسه می‌کنند، تا ببینند کدام یک از آنها بهتر عمل می‌کند. در ابتدا باید بگوییم که هر دو رمز ارز XRP و XLM بسیار محبوب هستند. به همین منظور، تصمیم گرفتیم به مقایسه ریپل و استلار به صورت کامل بپردازیم.

شبکه‌های بلاک چین ریپل و استلار هر دو می‌خواهند سیستم‌های پرداخت جهانی را متحول کنند؛ اما هر کدام با روش‌های متفاوت. ریپل همکاری نزدیکی با بانک‌ها و موسسات مالی دارد، در حالی که استلار بسیار مردمی‌تر عمل می‌کند.

ریپل چیست؟

ریپل در سال ۲۰۱۲ توسط دو برنامه نویس به نام‌های Jed McCaleb و Chris Larsen بنیانگذاری شد. توکن ریپل XRP نام دارد. ایده پشت شبکه بلاک چین Ripple این است که به بانک‌ها خدمات انتقال پول به صورت لحظه‌ای و تقریبا بدون هزینه را ارائه دهد.

ریپل مبتنی بر تکنولوژی دفتر کل توزیع شده (DLT) است که برای انتقال پول به صورت بین مرزی، نیاز به شخص ثالث را از بین می‌برد و هزینه‌ها و زمان انجام انتقالات را نیز کاهش می‌دهد. با این که بازار هدف ریپل بانک‌ها هستند، اما کاربران زیادی نیز از توکن XRP استفاده می‌کنند.

استلار چیست؟

یکی از بنیانگذاران ریپل یعنی Jed McCaleb، استلار را در سال ۲۰۱۴ بنا کرده است. استلار شبیه ریپل است، از این جهت که ارسال و دریافت سریع دارایی‌ها را ممکن می‌سازد. کدهای استلار نیز شبیه به ریپل هستند. تفاوت بین این دو، در بازار هدف آنهاست. توکن XLM استلار برای اقشار متوسط جامعه طراحی شده، اما بانک‌ها نیز می‌توانند از آن استفاده کنند. تمرکز Stellar بر روی مردم کشورهای فقیر و کمتر توسعه یافته است، تا آنها بتوانند تقریبا به صورت آنی و ارزان، با اقتصاد جهانی ارتباط داشته باشند. پروتکل استلار به این صورت کار می‌کند که: ابتدا پول فیات فرستنده تراکنش را به XLR تبدیل می‌کند و سپس این XLR را تبدیل به ارز شخص گیرنده می‌کند و به او ارسال می‌کند.

تاریخچه به وجود آمدن رپیل و استلار

سال‌ها پیش دو شریک تصمیم گرفتند تا برای ایجاد یک راه حل جهت تسهیل تراکنش‌های مالی بین‌المللی، شبکه‌ای مبتنی بر بلاک چین را راه‌اندازی کنند. این دو شریک که با نام‌های «کریس لارسن – Chris Larsen» و «جد مک کالب – Jed McCaleb» شناخته می‌شوند، قرار گذاشتند تا این شراکت را در قالب یک مؤسسه مالی راه‌اندازی و ارائه کنند. در نتیجه همکاری و شراکت لارسن و مک کالب، مؤسسه مالی ریپل (Ripple) به وجود آمد تا به عنوان یکی از قوی‌ترین شبکه‌های بلاک چین برای ایجاد تراکنش‌های بین‌المللی محسوب شود. حدود دو سال بعد از ایجاد ریپل، مک کالب به دلیل تفاوت نظرهایی که با شریک خود داشت، از این شراکت استعفا داد و برای راه‌اندازی پروژه مورد نظر خود، به گردآوری یک تیم مشغول شد.

جد مک کالب در سال ۲۰۱۴ با گردآوری یک تیم زبده، برای تشکیل یک مؤسسه مالی رقیب ریپل اقدام کرد و در نتیجه شبکه استلار (Stellar) به وجود آمد. البته رقابت با ریپل در ابتدای راه‌اندازی استلار به فراموشی سپرده شد تا با راه‌اندازی و طراحی کردن یک شبکه قدرتمند، سریع و مقرون‌به‌صرفه برای حواله‌های بین‌المللی و انواع تراکنش‌های مالی، در کنار کاربران سرتاسر دنیا بایستد. در نهایت، شبکه استلار با اهداف، خط مشی‌ها و فلسفه وجودی متفاوت‌تری نسبت به ریپل راه‌اندازی شد تا شباهت‌های بین این دو شبکه به حداقل برسد.

با این که مقایسه ریپل و استلار نشان می‌داد که اهداف هرکدام از این شبکه‌ها با یکدیگر متفاوت است، اما به دلیل این که توسعه‌دهندگان هر یک از این شبکه‌ها سابقه همکاری با یکدیگر را داشتند، کدهایی که برای راه‌اندازی هر دو استفاده شد، یکسان بودند. با این حال، مک کالب پس از گذشت شش ماه از راه‌اندازی استلار، کدهای آن را به‌روزرسانی کرد تا شباهت‌ها در مقایسه ریپل و استلار به کمترین مقدار خودش برسد. ریپل با موسسات مالی مختلفی در سراسر دنیا همکاری می‌کند. موسساتی مثل Western Union، Accenture، American Express، MoneyGram، Oman-Based Bank of Dohfar، Euro Exim Bank، SBI Group، بانک ملی کویت و Akbank ترکیه.

لازم به ذکر است که سایت‌های مشهور کریپتویی مثل Binance و eToro نیز راغب به همکاری با ریپل در آینده هستند.

اما استلار کمی کمتر مورد توجه قرار گرفته بود؛ تا زمانی که با غول تکنولوژی یعنی IBM شروع به همکاری کرد. این پروژه، استلار را به رقیبی قدرتمند در زمینه خدمات پرداخت تبدیل کرد. یک فاکتور مهم دیگر برای مقایسه ریپل و استلار ، سطح عدم تمرکز آنهاست.

ریپل تنها تعدادی از افراد یا سازمان‌ها را برای مشارکت در اجماع یا توافقات و تایید تراکنش‌ها می‌پذیرد؛ معمولا بانک‌ها یا دیگر سازمان‌های بزرگ. اما استلار به همه اجازه می‌دهد که در پروسه اجماع شرکت کنند.

به علاوه، پس از این که Jed McCaleb از ریپل رفت و این شرکت توکن‌های XRP او را فریز کرد و اجازه برداشت به او نداد، ریپل چهره زشتی پیدا کرد. با این که این قضیه بعدها درست شد، اما این قضیه نتوانست عقیده مردم را عوض کند. چون نشان داد که ریپل می‌تواند هر کسی را که می‌خواهد، سانسور کند. اما عدم تمرکز استلار ، بیشتر به اصول اولیه غیر متمرکز بودن رمز ارزها نزدیک است. زمانی که بحث تیم‌های سازنده هر دو رمز ارز به میان می‌آید، باید گفت که هر دو تیم بسیار قدرتمندی دارند.

Jed McCaleb که بنیانگذار هر دو بوده است، کمابیش پدر صنعت تحول بانکداری و سیستم‌های پرداخت با استفاده از بلاک چین نامیده می‌شود. اما به هر حال، ریپل دارای تیمی متشکل از تعداد زیادی کارمند با تجربه در زمینه پرداخت‌های جهانی است. همچنین به غیر از صدها نفر کارمند، دارای شعب مختلفی در سراسر جهان است.

تفاوت‌های اساسی ریپل و استلار از نظر

حالا که مقایسه ریپل و استلار را از لحاظ مختلف مورد واکاوی و بررسی قرار داده‌ایم، نوبت به مرور تفاوت‌های اساسی آنها رسیده است که فلسفه وجودی و هدف فعالیت آنها را تعریف می‌کنند. تفاوت های ریپل و استلار شامل تمامی جزئیات و ویژگی‌های این دو شبکه (اعم از عدم اشتراک نظر مک کالب با لارسن و الگوریتم‌های مورد استفاده) می‌شوند. در این بخش از مقاله قرار است که بُعد عمیق‌تری از مسئله مقایسه ریپل و استلار را زیر ذره‌بین قرار دهیم تا با تمامی نکات این بحث آشنا شوید. در ادامه، همه این تفاوت‌ها به صورت مجزا و مفصل مورد بررسی قرار خواهند گرفت. ریپل (Ripple) و استلار (Stellar) به عنوان دو شبکه قدرتمند برای انتقال بین‌المللی پول و تراکنش‌های مالی محسوب می‌شوند. با توجه به این که مدیران تیم توسعه‌دهنده این دو شبکه در ابتدا با یکدیگر شریک و همکار بودند، به دلیل اختلاف نظرات در مورد هدف و نحوه عملکرد شبکه ریپل، از یکدیگر جدا شدند و این جدایی باعث به وجود آمدن شبکه استلار شد. این مقاله که به صورت تخصصی در مورد مقایسه ریپل و استلار از لحاظ شباهت و تفاوت تهیه شده است، به بیان این نکته می‌پردازد که چرا این دو شبکه بسیار متفاوت هستند. بعضی از افراد گمان می‌کنند که ای دو شبکه از لحاظ هدف و عملکرد یکسان هستند، در صورتی که این طور نیست و شواهدی که در این مقاله بیان شده‌اند، گویای این مسئله هستند.

ثبت دیدگاه

کد امنیتی

0دیدگاه

دیدگاهی ثبت نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهتان ثبت میشود.