اندیکاتور CCI در تحلیل تکنیکال
اندیکاتور CCI یا همان «شاخص کانال کالا» (Commodity Channel Indicator) به وسیله «دانِلد لمبرت» (Donlad Lambert) در حدود ۴۰ سال پیش به وجود آمده است.
لمبرت یک معاملهگر کالا بود و از این اندیکاتور برای تحلیل مبادلات کالایی استفاده میکرد. این شاخص یک اندیکاتور نوسان یا همان «اسیلاتور» (Oscillator) است. اسیلاتور یک ابزار تحلیل تکنیکال است که بین دو کران بالا و پایین محدودهای را مشخص میکند و پس از آن، یک اندیکاتور روند میسازد که بین این دو حد نوسان میکند.
این شاخص همچنین بر پایه «شتاب» یا «تکانه» (Momentum) روند است؛ به این معنی که به شدت قدرت روند اخیر قیمت توجه میکند. اندیکاتورهای تکانه به ما شتاب روند را نشان میدهند. تکانه نرخ سرعتگیری قیمت یا حجم یک دارایی را به ما میگوید و در واقع، سرعت تغییر قیمت است. وقتی یک معاملهگر بر اساس شتاب روند خرید و فروش میکند، بر پایه افزایش سرعت تغییر قیمت تصمیم میگیرد.
کسانی که با توجه به تکانه خرید و فروش میکنند، طبق اصل سنتی خرید در قیمت پایین و فروش در قیمت بالا عمل نمیکنند. آنها در پی این هستند که در قیمت پایین بفروشند و در قیمت پایینتر بخرند یا در قیمت بالا بخرند و در قیمت بالاتر بفروشند. سرمایهگذاران تکانهای به جای اینکه در جستجوی الگوهای ادامه یا برگشت روند باشند، به روند اخیر شکل گرفته ناشی از شکست قیمت توجه میکنند.
اندیکاتور CCI با این هدف به کار میرود که فرد را مطلع کند که چه زمانی قیمت یک دارایی سرمایهای بیشتر از ارزش واقعیاش و به اصطلاح «بیشخرید» (Over Bought) میشود و با قیمتی بالاتر معامله میشود. به طور مشابه، اندیکاتور CCI مشخص میکند که چه زمانی ارزش دارایی کمتر از ارزش واقعیاش است، یعنی با قیمتی پایینتر از قیمت اصلی اش به فروش میرسد و به عبارتی «بیشفروش» (Over Sold) میشود.
معمولاً معاملهگران انتظار دارند که روند قیمتی اصلاح شود و در حالت بیشفروش یا بیشخرید باقی نماند. شاید زمانی که یک سهم با قیمتی بالاتر از ارزش ذاتیاش فروخته میشود، معاملهگر تصمیم به فروش آن بگیرد. بسیاری از سرمایهگذاران از نسبت P/E برای بررسی بیشفروش یا بیشخرید شدن سهم استفاده میکنند.
اگرچه تشخیص اینکه آیا سهمی بالاتر از ارزش واقعیاش فروخته میشود یا خیر، به طرز تفکر فرد تحلیلکننده بستگی دارد، زیرا معاملهگران و تحلیلگران از ابزارهای متفاوتی برای تحلیل استفاده میکنند. ممکن است به نظر عدهای سهمی در حال فروخته شدن بیش از ارزش واقعیاش باشد، ولی به نظر سایر تحلیلکنندگان اینطور نباشد. بیشخرید شدن یک سهم میتواند به علت اخبار خوب انتشاریافته از آن شرکت باشد. تشخیص اینکه آیا سهامی در حال فروخته شدن با قیمتی بیشتر یا کمتر از ارزش واقعیاش است، توسط اندیکاتور RSI نیز امکانپذیر است. از این شاخص همچنین برای ارزیابی جهت و قدرت روند قیمتی استفاده بهره می برند. در ادامه مطلب شاخص RSI بیشتر بررسی شده است.
قدرت روند به قدرت «گاوها» (Bulls) و «خرسها» (Bears) در یک بازار و در یک دوره معین اشاره میکند. در یک روند صعودی ضعیف یا کمقدرت، روند ممکن است «گاوی» (Bullish) باشد، اما همچنان این امکان وجود دارد که با فشارهای نزولی قابل توجهی مواجه شود. در یک روند صعودی پرقدرت یا همان گاوی، ریسک کمتر است و معاملات پرسودتری انجام میشود.
همینطور، در یک روند کمقدرت امکان وقوع معاملات پرریسک وجود دارد و خرید و فروش در یک روند ضعیف ممکن است معاملهگر را به شک بیندازد و اعتمادش را خدشهدار کند.
به صورت کلی روند بازار ممکن است صعودی باشد، نزولی باشد و یا در میانه حرکت کند. اندیکاتورها با دادن این اطلاعات به سهامداران به آنها قدرت تشخیص این را میدهند که تصمیم بگیرند آیا میخواهند وارد مبادلهای شوند یا خیر.
لمبرت در ابتدا اندیکاتور CCI را به وجود آورد تا تغییرات دورهای در کالاها را تشخیص دهد، ولی این اندیکاتور را میتوان برای شاخصها و صندوقهای قابل معامله یا ETFها نیز استفاده کرد. اندیکاتور CCI بر خلاف عنوانش میتواند در هر بازاری استفاده شود و محدود به بازار کالا نیست.
اندیکاتور CCI اولین بار برای این ایجاد شده بود که تغییرات بلندمدت روند را بررسی کند، ولی به وسیله سرمایهگذاران به صورتی به کار رفته است که برای تمامی بازارها در همه چارچوبهای زمانی قابل استفاده باشد. معامله کردن با چارچوبهای زمانی متفاوت، سیگنالهای خرید و فروش بیشتری برای معاملهگران فعال به وجود میآورد.
شاخص CCI قیمت فعلی را با متوسط قیمت در یک دوره زمانی معین مقایسه میکند. این اندیکاتور در مقادیر بالاتر و پایینتر از صفر نوسان میکند و ممکن است مثبت یا منفی شود. با اینکه بیشتر مقادیر (نزدیک به ۷۵ درصد آنها) در بازه 100- تا 100+ قرار میگیرد، ۲۵ درصد مقادیر خارج از این بازه هستند که نشاندهنده ضعف یا قدرت زیاد در روند حرکتی قیمت است. در واقع، اندیکاتور CCI مقایسه نسبی بین قیمت فعلی نسبت به حرکت قبلی قیمت انجام میدهد.
استراتژی اندیکاتور CCI در تحلیل تکنیکال
استراتژی اندیکاتور CCI در تحلیل تکنیکال برای ردیابی حرکات CCI بالای ۱۰۰+ استفاده می شود که سیگنال های خرید را صادر می کند. و شناسایی تغییرات حرکتی زیر ۱۰۰- که سیگنال های خرید و فروش صادر می شود. سرمایه گذار ها شاید تنها بخواهند سیگنال های خرید را انجام دهند و در زمان ارسال سیگنال فروش از بازار خارج شوند و دوباره وقتی سیگنال خرید صادر شد، وارد معامله شوند.
تایم فریم های مختلف در استراتژی اندیکاتور cci
اندیکاتور CCI در تایم فریم های مختلفی قابل استفاده است. استفاده از تایم فریم های بلند مدت یا کوتاه مدت بستگی به انتخاب معامله گر دارد که بخواهد چه مدت زمانی معامله اش را باز نگه دارد. وقتی اندیکاتور به بالای ۱۰۰+ در چارت بلند مدت شما حرکت می کند به معنای روند صعودی است. در این هنگام شما بایستی فقط دنبال سیگنال های خرید در بازه کوتاه مدت باشید. روند تا زمانی که اندیکاتور به زیر ۱۰۰- حرکت کند صعودی در نظر گرفته می شود.
نکات کلیدی اندیکاتور CCI در تحلیل تکنیکال
- اندیکاتور CCI برای ردیابی تغییرات بازار مورد استفاده قرار می گیرد که نشان دهنده خرید و فروش می باشد.
- اندیکاتور CCI قیمت فعلی را با قیمت میانگین در یک دوره زمانی خاص مقایسه می کند. استراتژی های مختلف از اندیکاتور CCI به روش های متفاوتی استفاده می کنند.
- اندیکاتور CCI در چندین تایم فریم برای شناسایی مهمترین خط روند، پول بک یا نقاط ورود به آن خط روند کاربرد دارد.
- برخی استراتژی های معاملاتی مبتنی بر اندیکاتور CCI وقتی قوانین شرایط نقض می شود می توانند چندین سیگنال های اشتباه یا معاملات ضررده تولید کنند. استراتژی ها و اندیکاتور های تکنیکال بدون اشکال نیستند، تنظیم معیار های استراتژی و دوره های زمانی اندیکاتور ممکن است عملکرد بهتری را ارائه دهد. اگرچه تمام سیستم ها مستعد از دست دادن معاملات هستند، اجرای یک استراتژی استاپ لاس می تواند به پوشش ریسک کمک کند و تست استراتژی CCI برای تعیین سود در بازار و تایم فریم یک گام با ارزش قبل از شروع به معامله گری است.
چگونه CCI را محاسبه کنیم؟
با اینکه امروزه پلتفرمهای مختلف به راحتی CCI را محاسبه میکنند، اما آشنایی با روش نظاممند محاسبه CCI برای درک بهتر آن امری مفید است. برای محاسبه CCI، ابتدا باید تعیین کنیم که میخواهیم چه تعداد دوره را با این شاخص تحلیل کنیم. معمولاً از 20 دوره برای محاسبه CCI استفاده میشود. دورههای کمتر سبب میٰشوند که شاخص ناپایدارتر باشد و بیشتر نوسان کند. در حالی که اگر معاملهگر دورههای بیشتری را در نظر بگیرد، خطای تحلیل کمتر خواهد شد.
فرض کنید میخواهیم شاخص کانال کالا را برای ۲۰ دوره اخیر محاسبه کنیم. اگر قصد استفاده از تعداد دورههای متفاوتی داشته باشید، باید فرمول محاسبه CCI را تغییر دهید. ابتدا «قیمت بالا» (High Price)، «قیمت پایین» (Low Price) و «قیمت بسته شدن» (Closing Price) را برای 20 دوره محاسبه کنید و قیمت نمونه را به دست آورید. سپس، 20 دوره میانگین متحرک قیمت نمونه را با جمع کردن 20 قیمت نمونه آخر و تقسیم آن بر 20 محاسبه کنید و انحراف از میانگین را با کم کردن میانگین متحرک از قیمت نمونه برای ۲۰ دوره آخر به دست آورید.
تفاوت بین اندیکاتور CCI و اسیلاتور استوکاستیک
«اسیلاتور استوکستیک» (Stochastic Oscillator) یک اندیکاتور تکانه است که قیمت بسته شدن سهام مورد نظر را با بازهای از قیمتهای همان سهام در طی یک دوره معین از زمان مقایسه میکند. اندیکاتور اسیلاتور استوکاستیک نیز مانند CCI به شناسایی نقاط بیشفروش و بیشخرید میپردازد و قدمت استفاده آن نسبت به CCI بیشتر است. اسیلاتور استوکاستیک بین ۰ و ۱۰۰ نوسان میکند. در نقاطی از چارت که این اندیکاتور به بالای ۸۰ میرسد، سیگنال بیشخرید و در مقادیر کمتر از ۲۰ بیشفروش خواهیم داشت. البته اینها همیشه نشانگر معکوس شدن در آیندهای نزدیک نیست.
روندهای قوی میتوانند در مدت طولانیتری در شرایط بیشفروش یا بیشخرید باقی بمانند. بنابراین، معاملهگران باید تغییرات اسیلاتور استوکاستیک را مدنظر قرار دهند تا از تغییرات روند در آینده اطلاع کسب کنند. هر دوی این شاخصها اسیلاتور هستند، اما به روشهای متفاوتی محاسبه میشوند. یکی از تفاوتهای اساسی این است که اسیلاتور استوکاستیک محدود به صفر و ۱۰۰ است، در حالی که همانطور که اشاره کردهایم، CCI کران ندارد. با توجه به تفاوتهای موجود در نحوه محاسبه این دو شاخص، آنها در زمانهای گوناگون سیگنالهای متفاوتی میدهند.
تفاوت بین اندیکاتور CCI و اندیکاتور RSI
«شاخص قدرت نسبی» (Relative Strength Index) یا همان RSI یک اسیلاتور شناخته شده تحلیل تکنیکال است که همانند CCI برای تشخیص رفتار افراطی قیمت استفاده میشود. با این تفاوت که CCI روی انحراف از میانگین متحرک قیمت یک دارایی تمرکز میکند تا واگرایی از خط روند را تشخیص دهد.
RSI به مقایسه رابطه بین میانگین قیمت بسته شدن بالا و میانگین قیمت بسته شدن پایین در طول دوره زمانی معین (به طور معمول ۱۴ روز) میپردازد. مقادیر محاسبه شده توسط RSI، سپس روی خط متحرکی زیر چارت قیمتی قرار میگیرند. تمام مقادیر بین صفر و صد نوسان میکنند و نقطه میانی ۵۰ است. استفاده از اندیکاتور RSI امکان تشخیص بیشخرید احتمالی (بالای ۷۰) و بیشفروش (پایین ۳۰) را برای معاملهگر فراهم میکند.
RSI برخلاف CCI بدون کران نیست و احتمالاً دریافت اطلاعات از آن سادهتر است. از آنجا که هر دوی شاخصهای قدرت نسبی و کانال کالا اندیکاتورهای شتاب روند هستند، میتوانند سیگنال واگرایی صعودی یا نزولی را بدهند. این اتفاق زمانی میافتد که قیمت جدید به قله میرسد و درهها به وسیله قلهها و درههای اندیکاتور انعکاس پیدا نکردهاند. این دوگانگیها نشانی از معکوس شدن احتمالی روندها هستند. به صورت کلی، در بیشتر بازارها، RSI ابزار قابل اعتمادتری نسبت به CCI است و بسیاری از معاملهگران سادگی نسبی آن را ترجیح میدهند.
اگر اطمینان ندارید که برای تشخیص سطوح بیشخرید یا بیشفروش از کدامیک از این اندیکاتورها استفاده کنید، میتوانید هر دو شاخص را همزمان با توجه به مدل معاملهتان در نظر بگیرید. این اسیلاتورها دادههای یکسانی را نمایش میدهند.
باید در نظر داشته باشیم که RSI سرعت تغییرات قیمت را در نظر میگیرد، حال آنکه هدف اولیه CCI این است که انحرافهای دورهای را پیگیری کند. از هر دوی این شاخصها میتوانید برای استراتژیهای معاملاتی مختلف استفاده کنید. همچنین، این امکان وجود دارد که این دو را با هم ترکیب کنید و یک استراتژی معاملاتی به وجود آورید که نتایج حیرتانگیزی به دنبال داشته باشد. اندیکاتور CCI یکی از شناخته شدهترین شاخصها در میان معاملهگرانی است که از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند. شاخص کانال کالا اندیکاتوری با چندین کاربرد است. با کمک CCI میتوان به شناسایی سطوح بیشخرید و بیشفروش پرداخت و واگراییها را تشخیص داد. باید توجه داشت که بسیاری از جنبههای تاثیرگذار روی قیمت وجود دارند که ممکن است به وسیله CCI شناسایی نشوند. در نتیجه، با احتیاط از CCI استفاده کنید و تصمیمات معاملاتی خود را تنها بر پایه CCI انجام ندهید.
ثبت دیدگاه
0دیدگاه
دیدگاهی ثبت نشده است.
اولین نفری باشید که دیدگاهتان ثبت میشود.