تیپرینگ (Tapering) چیست و چه نقشی در بازارهای مالی دارد؟

تیپرینگ یکی از مهمترین سیاستهای مالی و اقتصادی است که در ایالاتمتحده و سایر کشورها برای کنترل تورم استفاده میشود. این روش مبتنی بر کاهش میزان پولی که قبلاً وارد بازار شده و در دست مردم است.
تیپرینگ در بازارهای مالی باعث تغییرات پیوسته و آهسته در حوزه اقتصاد میشود تا فشار اقتصادی وارد شده به مردم قابل تحمل باشد. قبل از بررسی تیپرینگ بهتر است با انواع سیاست های پولی از جمله سیاست پولی انقباضی و سیاست پولی انبساطی بیشتر آشنا شوید تا بتوانید معنی واژه تیپرینگ و تاثیرات آن بر بازارهای مالی را بهتر درک کنید.
سیاست پولی انبساطی: در این نوع سیاست اقتصادی دولت با هدف ایجاد اشتغال و رونق اقتصادی مجموع اقداماتی مثل کاهش نرخ بهره و… را انجام میدهد، که این امر باعث افزایش نقدینگی در کشور و سطح جامعه میشود. در واقع در این سیاست دولت تصمیم میگیرد با افزایش هزینه ها مثل گران کردن وسایل مصرفی، تقاضای مردم برای خرید کالا ها را بالا برده و با این کار بخش عرضه مثل کارخانجات و تولیدی ها را به افزایش تولید تشویق کند تا چرخ تولید شروع به حرکت کرده و بیکاری کاهش یابد.
سیاست پولی انقباضی: در مقابل سیاست پولی انبساطی سیاست پولی انقباضی قرار دارد در این نو سیاست اقتصادی دولت سعی میکند هزینه های خود و جامعه را کاهش داده و مالیت بیشتری از مردم دریافت کند و درواقع از این طریق بدهی های خود را پراخت میکند. به تعریف دیگری دولت نقدینگی را در سطح جامعه کاهش میدهد از این روش برای کنترل تورم هم استفاده میشود.
تیپرینگ (Tapering) چیست؟
و اما تیپرینگ! تیپرینگ در لغت به معنای کم کردن یا کاهش است اما در اقتصاد به این معنی است که بانک مرکزی به مرور میزان خرید اوراق و تزریق نقدینگی به بازار را کاهش دهد. به تعبیری دیگر تیپرینگ را میتوان کاهش سرعت خرید دارایی ها نامید.
شاید هضم جمله بالا کمی سخت به نظر برسد. اما توضیح کامل تیپرینگ اینگونه است که کشور های مختلف از طریق بانک مرکزی با تزریق مستقیم یا غیر مستقیم پول، سیاست انبساطی را در پیش میگیرند. این سیاست انبساطی گاهی به وسیله کاهش نرخ بهره و گاهی به وسیله سیاست تسهیل کمی خود را نشان میدهد. در این سیاست اقتصادی اوراق قرضه خزانه داری و شرکتی مستقیما توسط بانک مرکزی خریداری میشود و پول را وارد چرخه اقتصادی کرده و موجب افزایش نقدینگی میشوند که این امر موجب رونق اقتصادی و راه اندازی کسب کارها میشود. پس از مدتی که شرایط اقتصادی به شرایط عادی خود بازگشت، بانک مرکزی سیاستهای انبساطی خود را کاهش میدهد و حجم خرید اوراق و تزریق نقدینگی را کاهش میدهد، به این اقدام و فرآیند تیپرینگ گفته میشود.
یکی از اهداف اجرای تیپرینگ را میتوان کنترل نرخ بهره دانست. تیپرینگ در بیشتر اوقات برای مقابله با سیاست کمی تسهیلی به کار برده میشود. یعنی تیپرینگ زمانی به کار برده میشود که سیاست تسهیلی کمی کار خود را انجام داده باشد سپس تیپرینگ به کار برده میشود. همچنین باید به این نکته توجه کرد که تیپرینگ فقط پس از یک دوره تحریک اقتصادی میتواند مورد استفاده قرار گیرد.
تیپرینگ را میتوان اولین گام در خاتمه یا پایان دادن به ورود نقدینگی به بازار و شروع سیاست پولی انقباضی دانست که اغلب اوقات پس از این دوره و پایان رکود اقتصادی، کشور دچار تورمی میشود که کنترل آن بسیار سخت و دشوار است. تیپرینگ اصلاح سیاستهای انبساطی بانک مرکزی است که قبلاً برای تحریک اقتصادی ایجاد شدهاند. در تیپرینگ، این سیاستها معکوس شده و دوره ریاضت اقتصادی شروع میشود.
بانک مرکزی کشورها در برنامه تسهیل کمّی (QE)، ممکن است از بانکهای عضو خود، اوراق بهادار با پشتوانه دارایی خریداری کرده و برای تسریع تحریک اقتصادی به جامعه تزریق کند.
تیپرینگ (Tapering)، بعدازاینکه سیاستهای تسهیل کمی موجب پایداری اقتصادی شدند آغاز میشود تا میزان پول وارد شده به جامعه را کنترل کند. در این دوره بانک مرکزی سرعت خرید دارایی در یک ماه و محرکهای اقتصادی را کاهش میدهد. در ایالاتمتحده، فدرال رزرو نیز داراییهای خود را کاهش خواهد داد.
تیپرینگ بهطور خاص به کاهش داراییهای بانک مرکزی اشاره دارد و نهفقط در ایالاتمتحده بلکه در همه کشورها استفاده میشود.
مثلاً دولت ایالاتمتحده از مارس 2020 تا اگوست 2021 هر ماه 120 میلیارد دلار دارایی میخرید تا به بهبود اقتصادی پس از همهگیری کرونا کمک کند. وقتی دولت ایالاتمتحده شروع به کاهش مقدار داراییهایی کرد که میخرد، آن را از 120 به 100 میلیارد دلار رساند و این شروع تیپرینگ در بازارهای مالی بود.
تیپرینگ فدرال رزرو چیست و چگونه انجام میشود؟
در اوایل سال 2014 فدرال رزرو اعلام کرد که قصد دارد اوراق خریداری شده را از 75 میلیون دلار به 65 میلیون دلار برساند. به گونهای که کاهش خریدها شامل کاهش ۶ میلیارد دلار اوراق خزانهداری و ۴ میلیارد دلار اوراق با پشتوانه رهنی بود. این روند تا آنجا ادامه پیدا میکرد که ۳۰ میلیارد دلار از اوراق خزانهداری و ۲۰ میلیارد دلار از اوراق با پشتوانه رهنی کاهش پیدا کند. تا پس از رسیدن به این اعداد، پرداخت های اضافی دوباره سرمایهگذاری شود و در راستای خرید اوراق قرار گیرند.
با رویهای که فدرال رزرو در پیش گرفته بود پیشبینی میشد ترازنامه فدرال رزرو تا سال 2020 به زیر 3 تریلیون دلار کاهش پیدا کند. اما با توجه به این رویه که فدرال رزرو در پیش گرفته بود بازارهای مالی از جمله کامودیتیها دچار افت شدید قیمت شدند، پس با توجه به این افت قیمت سیاست فدرال رزرو تغییر کرد و تصمیم گرفت تا ابتدای سال 2018 میزان دارایی خود را در 5/4 میلیون دلار ثابت نگه دارد تا از ریزش بیشتر بازارها جلوگیری کند. اما پس از سال 2018 فدرال رزرو مجدد شروع به کاهش دارایی های خود با سرعت بسیار پایینی کرد.
در سال 2019 به دنبال کاهش محسوس دارایی های فدرال رزرو نشانه های رکود آشکار شد. در نتیجه فدرال رزرو بار دیگر برای جلوگیری از شروع رکود میزان خرید اوراق خزانه را افزایش داد و تا دسامبر 2019 دارایی های خود را به بیش از 4 تریلیون دلار رساند. اما در اوایل سال 2020 با توجه به شیوع کرونا و ترس فدرال رزرو از وقوع رکود، این نهاد دارایی خزانه خود را به 7 تریلیون دلار رساند. و میتوان گفت فدرال رزرو به دلیل گسترش کرونا برای بهبود اقتصاد، سیاست های پولی انبساطی گستردهای را در نظر گرفته است اما در صورتی که اقتصاد به پیشرفت و جهتی که فدرال رزرو میخواهد پیش برود به نظر میرسد مجدد تیپرینگ و کاهش خرید اوراق خزانه را در راستای کار خود قرار دهد.
تیپرینگ چگونه انجام میشود؟
زمانی که کشورها دچار بحران یا مشکلات اقتصادی میشوند، پایدار نگه داشتن کسبوکارها برای مردم سخت شده، میزان بیکاری بالا رفته و درآمدها کاهش مییابد. در این زمان دولتها به سمت افزایش سیاستهای انبساطی میروند. اعمال سیاستهای انبساطی باعث میشود بانک مرکزی هر ماه داراییهای بیشتری بخرد و پول بیشتری به جامعه تزریق کند. تسهیلات کمی یا QE یکی از این سیاستهای انبساطی است.
در اثر ورود این پول نقد، نرخ بهره بانکی کاهش مییابد و مردم میتوانند برای بهبود و توسعه کسبوکارهای خود وام بگیرند.
اما با ادامه روند سیاستهای انبساطی، تورم ایجاد میشود. دولت، بانک مرکزی و فدرال رزرو آمریکا همواره پس از شروع سیاستهای انبساطی، شاخصهای مالی و اقتصادی خود را پایش میکنند تا در زمان مناسب با اعمال سیاست تیپرینگ جلوی افزایش تورم را بگیرند.
QE برای تحریک رشد اقتصادی کشور از طریق پایین نگه داشتن نرخ استقراض به کار میرود و تیپرینگ با ایجاد وقفه در محرکهای اقتصاد دولتی موجب کم کردن میزان رشد اقتصادی میشود. QE و تیپرینگ عملکرد متضاد دارند اما هر دو ابزارهای تنظیم اقتصاد هستند و فدرال رزرو به وسیله آنها هر دو وظیفه خود یعنی به حداکثر رساندن اشتغال و ثبات قیمت را انجام میدهد.
تیپرینگ (Tapering) باعث افزایش نرخ بهره و بیکاری میشود اما درعینحال کاهش تورم، خروج پول از سیستم و مقرونبهصرفه شدن هزینههای زندگی را به همراه دارد. وقتی عرضه پول محدود است وامدهندگان تمایل بیشتری دارند که بهصورت گزینشی و به افراد خاص با نرخ بهره بالاتر وام دهند. این استقراض انتخابی باعث ایجاد رقابت و افزایش نرخ بهره میشود.
زمان انجام و تاریخ تیپرینگ
زمان انجام تاریخ تیپرینگ را به طور دقیق نمیتوان پیش بینی کرد زیرا به سیاستهای پولی که دولت در پیش میگیرد بستگی دارد که این سیاست های پولی با کنار رفتن یک دولت و روی کار آمد دولت بعدی میتواند تغییر کند. و هر دولت ممکن است سیاست پولی متفاوتی را در نظر داشته باشد. همچنین تصمیمات بانک مرکزی نیز بر تاریخ تیپیرینگ تاثیرگذار خواهد بود که باید توجه داشت که بانک مرکزی نیز تصمیمات خود را در راستای سیاست های پولی دولت در نظر میگیرد.
اما نکته مشخصی که وجود دارد؛ تیپرینگ پس از یک دوره سیاست پولی انبساطی اتفاق میافتد که در واقع و به طور فرضی میتوان تاریح تیپرینگ را همین زمان دانست. که شروع و تاریخ تیپرینگ میتواند همراه با افزایش مالیت افزایش نرخ بهره و به طور کل مجموع اقداماتی که باعث جمعآوری نقدینگی از سطح جامعه میشود بیان کرد.
تیپرینگ یکی از مهمترین سیاستهای مالی و اقتصادی دولت آمریکا و سایر کشورهای دنیاست. با پایان دوره انبساط اقتصادی دوره تیپرینگ (Tapering) شروع میشود که بانک مرکزی میزان خرید دارایی را کاهش میدهد تا هر ماه پول کمتری وارد بازار شود. این روش میتواند از طریق کم شدن سرمایهگذاری و خروج سرمایه از بازار کریپتو روی عملکرد آن اثر بگذارد.
ارتباط بحران اقتصادی با Tapering
وقتی بحران اقتصادی رخ میدهد، بیکاری افزایش میشود، درآمد مردم کم و اقتصاد به سمت رکود میرود. مسئولین حوزه اقتصاد و بانکداری کشورها سعی میکنند با در نظر گرفتن سیاستهای مختلف مالی و پولی و نیز استفاده از ابزارهای مختلف این بحران را مهار کرده و اثرات آن را کاهش دهند.
مثلاً همانطور که در بخشهای قبلی اشاره کردیم دولت آمریکا در هنگام همهگیری کرونا شروع به انجام سیاستهای اقتصادی کرد و نرخ بهره را کاهش داد. این موارد سیاستهای انبساطی هستند.
سیاستهای انبساطی باعث میشوند که بانک مرکزی داراییهای بیشتری بخرد و پول بیشتری وارد بازار شود. وقتی پول بیشتری وارد بازار شود مردم مجدداً به چرخه اقتصاد برمیگردند، میتوانند فعالیت اقتصادی داشته باشند و شغل آنها حفظ میشود. در مقابل ارزش پول کاهش پیدا کرده و با تورم مواجه میشویم.
اما معمولاً بعد از اتمام دوره بحران این سیاستها متوقف میشوند تا کشور به سمت تورم نرود. پس از مدتی نیز سیاستهای انقباضی به کار میرود تا پول اضافی درون بازار جمع گردد که همان تیپرینگ است.
ثبت دیدگاه
0دیدگاه
دیدگاهی ثبت نشده است.
اولین نفری باشید که دیدگاهتان ثبت میشود.