سوشال فای (SocialFi) و آینده فضای مجازی

سوشال فای (SocialFi) و آینده فضای مجازی

SocialFi اصول رسانه های اجتماعی و امور مالی غیرمتمرکز (DeFi) را گرد هم می آورد. پلتفرم های SocialFi یک رویکرد غیرمتمرکز (Web3) برای ایجاد، مدیریت و مالکیت پلتفرم های رسانه های اجتماعی و محتوای تولید شده

توسط شرکت کنندگان آن ارائه می دهند. در قلب SocialFi، تولیدکنندگان محتوا، تأثیرگذاران و شرکت‌کنندگانی هستند که می‌خواهند کنترل بهتری بر داده‌های خود، آزادی بیان و توانایی کسب درآمد از فالوورهای رسانه‌های اجتماعی و مشارکت خود داشته باشند. کسب درآمد معمولاً در ارزهای دیجیتال اتفاق می افتد، در حالی که مدیریت هویت و مالکیت دیجیتال توسط توکن های غیرقابل تعویض (NFT) هدایت می شود. این پلتفرم‌ها به‌عنوان سازمان‌های مستقل غیرمتمرکز (DAO) ساختار یافته‌اند که برای جلوگیری از تصمیم‌های متمرکز سانسور مناسب‌تر هستند. از آنجایی که فناوری بلاک چین در چند سال اخیر جهش داشته است، زیرساخت SocialFi قادر است با خروجی های مورد نیاز برای تعاملات رسانه های اجتماعی مقابله کند. مطالعات جدید نشان می‌دهد بیش از نیمی از جمعیت جهان به طور متوسط روزانه ۲ ساعت و نیم از پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی وب۲ استفاده می‌کنند. فضای مجازی در این روز‌ها وارد فاز جدیدی به نام وب ۳ می‌شود. آیا رسانه‌های اجتماعی پس از جلب توجه گسترده وب ۳، سطح فعلی مشارکت خود را حفظ خواهند کرد؟ سوشال فای – ترکیبی از سیستم مالی و فضای مجازی غیرمتمرکز – پاسخی برای نیاز‌های کاربران است. سو‌شال فای فضایی است که اینفلوئنسر‌ها، تولیدکنندگان محتوا و شرکت‌کنندگانی که می‌خواهند بر داده‌های خود تسلط داشته باشند، در آن فعالیت می‌کنند. آن‌ها همچنین ممکن است به طور مؤثرتری از تعامل و دنبال کردن کاربران خود درآمد کسب کنند. اما دقیقاً SocialFi چیست؟ به طور خلاصه، سو‌شال‌فای نسخه‌ای از وب۳ به عنوان یک پلتفرم شبکه اجتماعی است.

در وهله اول، سوشال فای برای کاربران خود به عنوان یک منبع درآمد عمل می‌کند. مالکیت دیجیتال توسط توکن‌های غیرقابل تعویض (NFT) مدیریت می‌شود به عبارت دیگر مدیریت توسط سازمان‌های مستقل غیرمتمرکز (DAO) انجام می‌شود. دوم، سوشال فای نشان از پایان عصر وب۲ است، که در آن تصمیم گیرندگان متمرکز با سانسور شبکه‌های اجتماعی را کنترل می‌کردند.

چالش های رسانه های اجتماعی Web2

هر روز بیش از نیمی از جمعیت جهان، یعنی ۵۸.۴ درصد، به طور متوسط ​​۲ ساعت و ۲۷ دقیقه را در شبکه های اجتماعی سپری می کنند. با این حال، توجه، تعاملات، تعامل و داده‌هایی که تولید می‌شوند توسط چند نهاد متمرکز و سهامداران آنها درآمدزایی می‌کنند. این ناهماهنگی انگیزه ها منجر به این شده است که “اگر محصول رایگان است، شما همان محصول هستید.”

ما همچنین نمونه‌های زیادی از تصمیم‌گیری متمرکز را دیده‌ایم که پلتفرم‌ها تولیدکنندگان محتوا را به دلیل صحبت در مورد موضوعات خاص ممنوع می‌کنند. در حالی که این فرآیندها عموماً برای محافظت از پایگاه گسترده‌تر کاربران در برابر پست‌های مضر وجود دارند، یک فرآیند مدیریت غیرمتمرکز، در صورت وجود، بیشتر با اخلاق Web3 هماهنگ است. سومین چالشی که اپلیکیشن های Web2 داشته اند، مالکیت دیجیتال و توانایی ردیابی مالکیت است. این امر به ویژه برای سازندگان و هنرمندانی که کارهای خود را به صورت آنلاین به اشتراک می گذارند بسیار مهم است. با این حال، اگر کنترل های کافی وجود نداشته باشد، فقدان مالکیت دیجیتال، روزنه هایی را برای دزدی دریایی دیجیتال باز می کند.

یکی دیگر از کاستی های پلتفرم های Web2 عدم توانایی در کسب درآمد از ارزش ویژه برند است. در بیشتر موارد، اینفلوئنسرهایی که برندی برای خود ایجاد کرده‌اند، می‌توانند به روش‌های غیرمستقیم از ارزش ویژه برند خود کسب درآمد کنند. با این حال، فالوورهای اجتماعی و اعتباری که آنها در یک پلت فرم رسانه های اجتماعی ایجاد کرده اند، مستقیماً به پول در بانک تبدیل نمی شود.

نقش NFT در سوشال فای

حامیان SocialFi در حال حاضر راه‌حل‌های اقتصادی مبتنی بر درآمدزایی مشارکت‌کنندگان را امتحان می‌کنند. علاوه بر این، پلتفرم‌های سوشال فای می‌توانند ابزار‌های توزیع NFT را در اختیار سازندگان قرار دهند تا به آن‌ها اجازه دهند کار خود را با مخاطبان بیشتری به اشتراک بگذارند. یک هنرمند می‌تواند از استراتژی‌هایی مانند دادن بخشی از درآمد فروش NFT به دارندگان توکن اجتماعی استفاده کند. در نتیجه، با به اشتراک گذاشتن دستاورد خود، به طور خودکار دنبال‌کنندگان خود را تشویق به انتشار اخبار می‌کنند که در نهایت به افزایش فروش کمک می‌کند.

ساختار SocialFi

SocialFi قرار است صنعت رسانه های اجتماعی را با پایبندی به Web3، که در اصل، برنامه های اجتماعی غیرمتمرکز هستند، مختل کند. تمرکز آن بر حل مسائل کلیدی طراحی پیرامون جنبه‌های پلتفرم‌های رسانه اجتماعی Web2 است که امروزه می‌شناسیم. اجازه دهید برخی از جنبه‌های کلیدی را که SocialFi در مقایسه با همتای Web2 خود تلاش می‌کند به درستی انجام دهد، مرور کنیم. این همچنین به درک دلیل محبوبیت SocialFi کمک می کند.

کسب درآمد مدیریت انگیزه ها به طور عادلانه در بین همه ذینفعان یک اصل کلیدی طراحی برنامه های کاربردی Web3 بوده است که توسط مدل DAO امکان پذیر شده است. اپلیکیشن‌های SocialFi با استفاده از مفهوم توکن های اجتماعی یا توکن‌های ابزار درون‌برنامه، آن را یک قدم جلوتر می‌برند. در دنیای DeFi و حتی GameFi، اغلب شاهد توکن های ابزاری هستیم که برای پیشبرد اقتصاد درون برنامه ای استفاده می شوند. با SocialFi، توکن های اجتماعی داریم که سطح سوم اقتصاد را نشان می‌دهند. این توکن ها فقط در سطح برنامه نیستند، بلکه می توانند در سطح کاربر ایجاد شوند. سازندگان اکنون می توانند اقتصاد خود را از طریق توکن های اجتماعی مدیریت کنند.

هر کاربری با ارزش ویژه برند معنی دار می تواند توکن خود را داشته باشد. به عنوان مثال، ایلان ماسک می تواند توکن خود و یک اقتصاد کوچک که حول آن عمل می کند داشته باشد. ارزش توکن به طور مستقیم با نفوذ اجتماعی کاربر متناسب خواهد بود. بنابراین، توکن ایلان ماسک نسبت به یک کاربر معمولی که فقط نمایه رسانه های اجتماعی خود را ایجاد می کند، ارزش بیشتری دارد. حال اجازه دهید به این نگاه کنیم که چه چیزی باعث ارزش توکن اجتماعی در این مدل می شود.

فقط کسانی که دارای توکن اجتماعی سازنده هستند می‌توانند با پست‌هایشان تعامل داشته باشند. بنابراین، در مثال ما، اگر می‌خواهید با پست‌های ایلان ماسک رو به رو شوید، باید توکن اجتماعی او را در کیف پول خود نگه دارید. اگر می‌خواهید توجه یک اینفلوئنسر را به خود جلب کنید، پیام شما می‌تواند در بالای پاسخ‌ها فهرست شود، اگر بیشترین تعداد توکن اجتماعی آن‌ها را داشته باشید. سازندگان و اینفلوئنسرها می‌توانند آستانه‌هایی را تعیین کنند که به دنبال‌کنندگانی که بیش از تعداد معینی از توکن های اجتماعی خود را دارند اجازه می‌دهد مستقیماً به آنها پیام ارسال کنند.

هنرمندانی که طرفداران زیادی دارند می‌توانند یک مدل اشتراک در توکن اجتماعی خود برای کسانی که مایلند به محتوای خلاقانه خود دسترسی برتر داشته باشند ایجاد کنند. وقتی کاربری بخواهد با محتوای شخصی ارتباط برقرار کند، چه از طریق لایک یا اشتراک گذاری، برای او هزینه دارد. مدل‌های اقتصادی در مورد برخی از اصول کلیدی تعامل کسب درآمد برای شرکت‌کنندگان SocialFi در حال آزمایش هستند. این اصول باعث کاهش ارسال هرزنامه می‌شود، زیرا اکنون هزینه ارسال هرزنامه را افزایش می‌دهد، تعامل واقعی را افزایش می‌دهد، اما مهم‌تر از همه، به سازندگان و تأثیرگذاران کمک می‌کند تا از برند خود کسب درآمد کنند. سانسور و آزادی بیان این یک فضای مشکل فریبنده و ذهنی است که اکثر پلتفرم های رسانه اجتماعی Web2 با آن دست و پنجه نرم کرده اند. از یک طرف، ما سانسور متمرکز نمی خواهیم، ​​در حالی که از طرف دیگر، نباید منجر به توزیع محتوای مضر در سراسر جهان بدون هیچ گونه کنترلی شود. تعادل جایی در این بین است. پلتفرم‌های SocialFi از طریق برچسب‌گذاری داده‌های زنجیره‌ای به مدیریت غیرمتمرکز متکی هستند. همه پست‌های قابل مشاهده عمومی در یک پلتفرم SocialFi به صورت زنجیره‌ای هستند. بنابراین، این داده‌های زنجیره‌ای برای موتورهای قوانین برای تجزیه و برچسب‌گذاری سریع پست‌ها بر اساس موضوع و ماهیت کلمات مورد استفاده در دسترس است. انتخاب پست های مناسب به گره های زنجیره بستگی دارد.

هر گره جداگانه می تواند برخی از برچسب ها را مسدود کرده و با دیگران درگیر شود. اگر یک گره تصمیم بگیرد که یک پست مضر را درگیر کند و آن را تایید کند، قابل پیگرد قانونی خواهد بود. بنابراین، انتخاب یک مقام مرکزی یا یک تیم کوچک در یک سازمان مرکزی این نیست که چه چیزی باید در شبکه مجاز باشد. کنترل و بنابراین مسئولیت با خود فرد است.

مالکیت و هویت دیجیتال ظهور توکن های غیرقابل تعویض یا NFT های تصویر برای اثبات (PFP) شکلی از هویت دیجیتالی را ایجاد کرده است که قبلاً هرگز سابقه نداشته است. PFP NFT ها مجموعه هایی مانند Bored Ape Yacht Club، Moonbirds و CryptoPunk هستند که دارندگان NFT وابستگی عاطفی به آنها ایجاد می کنند. این NFT ها به عنوان عکس پروفایل توییتر و NFT توسط دارندگان با افتخار استفاده می شوند. دیگران این NFT ها را به عنوان هویت خود در نظر می گیرند. یک ارتباط عاطفی بین دارنده و این NFT ها ایجاد می شود.

در حالی که هویت عاطفی یک مفهوم انتزاعی است، NFT، با طراحی، اثبات مالکیت است. بنابراین، اگر کاربر بخواهد یک پروفایل SocialFi ایجاد کند، می‌تواند از NFT‌های خود به عنوان تصویر نمایه خود استفاده کند و فقط با اتصال کیف پول خود مالکیت NFT خود را تأیید کند. جدا از جنبه هویتی، NFT های PFP همچنین دسترسی انحصاری به جوامع خاصی را در SocialFi فراهم می کنند. این جوامع می توانند رهبری فکری، تجربیات، رویدادها یا حتی نگاه های پنهانی سرمایه گذاری را برای دارندگان NFT خود ارائه دهند. این در حال حاضر در گروه‌های Discord پیاده‌سازی شده است، اما می‌تواند یکی از ویژگی‌های SocialFi باشد.

NFT ها در پلتفرم های SocialFi همچنین قابلیت های توزیع سازندگان را برای پخش آثار خود ارائه می دهند. هنرمندی که مجموعه NFT خود را راه اندازی می کند، می تواند درآمد حاصل از فروش را با دارندگان توکن های اجتماعی خود به اشتراک بگذارد. این یک مکانیسم انگیزشی برای دنبال کنندگان هنرمند ایجاد می کند تا این خبر را گسترش دهند و در نتیجه فروش مجموعه NFT را افزایش دهند.

در نهایت، پیامی که شبیه “یک بار در زندگی لحظه ای” است، می تواند بلافاصله با کلیک بر روی یک دکمه به یک NFT تبدیل شود. بسیاری از این قابلیت‌ها وجود ندارند و نمی‌توان آن‌ها را به‌طور یکپارچه در پلتفرم‌های Web2 پیاده‌سازی کرد، فقط به دلیل ماهیت جانور و انگیزه‌های نادرست. سیستم‌های SocialFi علی‌رغم مشکلات عملیات بلاک چین و رویداد‌های احتمالی «قوی سیاه» با توکن‌های اجتماعی، مواد استفاده زیادی در آینده خواهد داشت. دنیای NFT نیز با سرعت بیشتری به سمت اقتصاد‌های خالق حرکت می‌کند و SocialFi می‌تواند از این توسعه استفاده کند. حال باید صبر کرد و دید که آیا این صنعت جدید می‌تواند از وب ۲ پیشی بگیرد یا خیر!

دو چالش کلیدی که SocialFi باید بر آنها غلبه کند

همه اینها برای واقعی بودن خیلی خوب به نظر می رسد، پس چه چیزی را از دست می دهیم؟ آیا واقعا SocialFi می تواند آینده رسانه های اجتماعی باشد؟ اجرای اصول طراحی در SocialFi (همانطور که در قسمت های قبل ذکر شد) خالی از لطف نیست. چند چالش که Web3 باید بر آنها غلبه کند:

زیرساخت های مقیاس پذیر فیسبوک روزانه 4 پتابایت داده تولید می کند. در هر دقیقه 510000 نظر ارسال می شود، 293000 وضعیت به روز می شود، 4 میلیون پست لایک می کنند و 136000 عکس آپلود می شود. آیا بلاک چین ها می توانند با این حجم از حجم مقابله کنند؟ DeSo، لایه بلاک چینی که برای برنامه‌های SocialFi ساخته می‌شود، ادعا می‌کند که می‌تواند از بسیاری از زنجیره‌های لایه ۱ موجود مقیاس بهتری داشته باشد، زیرا آنها برای موارد استفاده از SocialFi ساخته شده‌اند. آنها از نمایه سازی، مدیریت اندازه بلوک، همگام سازی تار و به اشتراک گذاری برای رسیدگی به مقیاس پذیری استفاده می کنند.

به عنوان مثال، آنها ادعا می کنند که در مقایسه با ۶۰۰۰ پست در ثانیه توییتر در بین ۳۰۰ میلیون کاربر، قادر به پردازش ۸۰ پست در ثانیه برای یک پایگاه چهار میلیون کاربر هستند. این عملکرد تنها با افزایش اندازه بلوک به دست می آید. با این حال، آنها همچنین می‌توانند به تکنیک‌های دیگری مانند همگام‌سازی و اشتراک‌گذاری برای افزایش بیشتر توان اعتماد کنند.

همگام سازی Warp این امکان را فراهم می کند که تراکنش ها بدون نیاز به اعتبارسنجی تمام گره ها کل تاریخچه تراکنش ها را تأیید کنند. Sharding پردازش موازی را به ارمغان می آورد که به افزایش توان عملیاتی با چندین مرتبه بزرگی کمک می کند. با استفاده از این دو تکنیک، DeSo معتقد است که آنها باید بتوانند پلتفرم را به یک میلیارد کاربر افزایش دهند.

مدل اقتصادی پایدار شاید سخت‌ترین بخش حالت DeFi و مدل‌های کسب‌وکار مشتق از آن، ایجاد مدل‌های اقتصادی است که از طریق استرس و سناریوهای دور از ذهن باقی می‌مانند. چه GameFi و چه SocialFi، چندین پلتفرم وجود دارد که مشوق های بسیار بالایی را برای شرکت کنندگان خود نوید می دهد. با این حال، تا کنون ثابت شده است که این مشوق ها هک رشد کوتاه مدت هستند.

تمام جنبه هایی که در مشوق های SocialFi مورد بحث قرار دادیم هنوز در مقیاس کوچک در حال آزمایش هستند. این مدل‌ها قبل از اینکه به جریان اصلی تبدیل شوند، باید از طریق چندین چرخه بازار و رویدادهای قو سیاه مورد آزمایش قرار گیرند.

به عنوان مثال، اگر روی توکن اجتماعی یک اینفلوئنسر سرمایه گذاری کنید تا بتوانید با پست های او وارد تعامل شوید، در معرض خطراتی هستید که آنها چیزی مضر ارسال کنند. یک پست مضر می تواند به سرعت منجر به کاهش ارزش توکن اجتماعی شود و آبشاری از ضرر را برای شرکت کنندگان در سیستم ایجاد کند. در یک پلتفرم رسانه‌های اجتماعی، که در آن اینفلوئنسرها در اتاق‌های پژواک فعالیت می‌کنند، تلفات مارپیچی به یک اقتصاد خرد کلیدی می‌تواند به راحتی منجر به یک اثر مسری در سراسر سیستم شود. با وجود مشکلات زیرساختی و مدل اقتصادی، پلتفرم‌های SocialFi امیدوارکننده هستند. جهان به سرعت به سمت مدل‌های اقتصاد خالق شتاب می‌گیرد، و این یک گام بزرگ در این مسیر است. شبکه‌های اجتماعی آینده با استفاده از اصول DeFi می‌توانند فقط پس از چند رکود و پایداری از طریق آنها ادعای استحکام کنند. این قطعاً برای SocialFi نیز صدق می کند. اگر بادهای دنباله دار بازار از پیشرفت حمایت کنند و چشم انداز سرمایه گذاری برای پروژه های SocialFi سالم باقی بماند، آسمان محدودیت دارد.

ثبت دیدگاه

کد امنیتی

0دیدگاه

دیدگاهی ثبت نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهتان ثبت میشود.