دنبال کردن روندها

دنبال کردن روندها

دنبال کردن روندها بدون شک مهم‌ترین سوگیری معاملاتی است. اگرچه صندوق‌های سرمایه‌گذاری باور دارند که عملکرد گذشته‌ی یک دارایی نشان‌دهنده‌ی نتایج آینده آن نیست اما معامله‌گران خرد هنوز معتقدند که می‌توان آینده را با مطالعه گذشته پیش‌بینی کرد.آشنایی با اشتباه‌های مشترک تریدرها

به عنوان یک تریدر، ممکن است با برخی اشتباهات مشترک مواجه شوید که می‌توانند بر عملکرد و سودآوری شما تأثیر بگذارند. در زیر به برخی از اشتباهات رایج تریدرها اشاره خواهم کرد:

  • عدم مدیریت ریسک مناسب: یکی از اشتباهات شایع در ترید، عدم مدیریت ریسک مناسب است. ممکن است شما در یک معامله بزرگ و بی‌ریسک شرکت کنید و تمام سرمایه خود را در معامله قرار دهید، اما این می‌تواند به خطرناک و خطرناک بودن منجر شود. بهتر است ریسک هر معامله را در نظر بگیرید و سرمایه خود را به طور متناسب با آن تقسیم کنید.

  • عدم برنامه‌ریزی مالی: یکی دیگر از اشتباهات معمول تریدرها، عدم برنامه‌ریزی مالی است. ممکن است شما در معاملات روزانه و معاملات کوتاه مدت دخالت داشته باشید و به ترتیب برنامه‌ریزی مالی نکنید. این می‌تواند منجر به عدم کنترل هزینه‌ها و سودآوری نامناسب شود. برنامه‌ریزی مالی دقیق و متناسب با استراتژی ترید خود را در نظر بگیرید.

  • تجزیه و تحلیل ناکافی: یک تریدر حرفه‌ای باید توانایی تجزیه و تحلیل بازار را داشته باشد. اما برخی تریدرها به دلیل عجله و فشارهای روزمره، تجزیه و تحلیل ناکافی را انجام می‌دهند و تصمیم‌های نادرستی می‌گیرند. حتماً زمان کافی را صرف تحلیل بازار کنید و از استراتژی‌های قابل اعتماد برای تصمیم گیری استفاده کنید.

  • عدم کنترل احساسات: احساسات می‌توانند در تصمیم‌گیری‌های ترید تأثیر قابل توجهی داشته باشند. عدم کنترل احساسات، به خصوص هیجانات منفی مثل ترس و طمع، می‌تواند منجر به تصمیم‌های نادرست و ضررزا شود. تلاش کنید همیشه به صورت منطقی و بدون تأثیر احساسات تصمیم بگیرید.

  • عدم استفاده از ترمیم‌کننده‌ها: در برخی موارد، تریدرها ممکن است با ضرر در معاملات مواجه شوندو اما به جای ترمیم کردن خطاها و یادگیری از آنها، به جای آن، ادامه دهنده خطاها شوند و به طور مداوم تکرار شوند. برای افزایش عملکرد خود، باید خطاهای گذشته خود را تجزیه و تحلیل کرده و از آنها برای بهبود استراتژی ترید خود استفاده کنید.

  • اعتمادبه‌نفس بیش‌ازحد

یکی از اشتباهاتی که برخی از تریدرها ممکن است مرتکب شوند، اعتماد به نفس بیش از حد است. این ممکن است به معنای ارزیابی غیرمنطقی و غیرواقعی از توانایی‌ها و مهارت‌های خود باشد. برخی از علل این اعتماد به نفس بیش از حد عبارتند از:

  1. حق‌باوری: تریدرها ممکن است به دلیل موفقیت‌های قبلی، احساس حق برنده بودن و اعتماد به نفس بیش از حد کنند. اما باید به یاد داشت که بازارها پویا هستند و شرایط همیشه تغییر می‌کنند. اعتماد به نفس بیش از حد می‌تواند باعث شود که تریدرها از تحلیل دقیق و مدیریت ریسک مناسب عبور کنند و در نهایت با خسارت مواجه شوند.

  2. عدم تجربه کافی: برخی تریدرها در ابتدای کار، هنوز تجربه کافی را در بازارها کسب نکرده‌اند اما به دلیل موفقیت‌های اولیه، اعتماد به نفس بیش از حد پیدا می‌کنند. این می‌تواند منجر به تصمیمات نادرست و خطرناک شود. تجربه و یادگیری مداوم در بازارها امری ضروری است و باید از اعتماد به نفس متعادل استفاده کرد.

  3. عدم احترام به ریسک: برخی از تریدرها ممکن است به دلیل اعتماد به نفس بیش از حد، احترام کافی به ریسک نداشته باشند و معاملات ریسک‌زیاد و بدون برنامه‌ریزی انجام دهند. این می‌تواند منجر به ضررهای بزرگ شود. برای موفقیت در ترید، مدیریت ریسک مناسب و احترام به ریسک ضروری است.

  4. نقص در تحلیل: اعتماد به نفس بیش از حد ممکن است باعث شود تریدرها تحلیل ناقص یا نادرستی از بازار داشته باشند. این ممکن است به خرید و فروش غیرمنطقی و ضررزا منجر شود. برای تجزیه و تحلیل دقیق، شناخت کامل از بازار و استفاده از روش‌های تحلیلی موثر بسیار مهم است.

تریدرهای موفق، علاوه بر اعتماد به نفس، تواضع و همچنین تمرکز بر تحلیل دقیق، مدیریت ریسک مناسب و پیش‌بینی صحیح دارند. بهتاز این رو، توصیه می‌شود که تریدرها از اعتماد به نفس متعادل و همراه با تجربه بهره بگیرند و همچنین همواره به روز باشند و مهارت‌های خود را بهبود بخشند. همچنین، تریدرها باید همواره مدیریت ریسک مناسب را رعایت کنند و تصمیمات خود را بر اساس تحلیل دقیق و اطلاعات قابل اعتماد بگیرند.

  • دنبال کردن روندها

دنبال کردن روندها بدون شک مهم‌ترین سوگیری معاملاتی است. اگرچه صندوق‌های سرمایه‌گذاری باور دارند که عملکرد گذشته‌ی یک دارایی نشان‌دهنده‌ی نتایج آینده آن نیست اما معامله‌گران خرد هنوز معتقدند که می‌توان آینده را با مطالعه گذشته پیش‌بینی کرد.

به هرحال انسان‌ها استعداد فوق‌العاده‌ای در تشخیص الگوها دارند و پس از پیدا کردن آنها به اعتبار الگو ایمان می‌آورند. با این حال الگو در بیشتر موارد پیش از آنکه شما آن را پیدا کنید قیمت‌گذاری می‌شود. حتی اگر الگو را در نقطه آغازین پیدا کنید هم بازار اغلب تصادفی عمل کرده و به‌راحتی نمی‌توان آن را پیش‌بینی کرد. در نهایت مطالعات دانشگاه کالیفرنیا نشان می‌دهد که رابطه مستقیمی بین شکست بیشتر و توجه به گذشته قیمت دارایی وجود دارد.

  • دایره توجه محدود سوگیری رفتاری تریدرها، دایره توجه محدود است. هزاران ارز برای انتخاب وجود دارد اما معمولا سرمایه‌گذاران فقط به یک سری از ارزهای خاص توجه کرده و اصلا تمایلی نسبت به تحقیق درمورد دیگر ارزها ندارند. هاربرت سایمون اقتصاددان و روان‌شناس مشهور این سوگیری رفتاری را «دایره توجه محدود» نامیده است. نظریه‌ی او بیان می‌کند که یک انسان بر اساس دانش محدود خود تصمیم‌گیری کرده و به جای انتخاب کارآمدترین تصمیم، رضایت‌بخش‌ترین مورد را انتخاب می‌کند.

به دلیل این محدودیت‌ها سرمایه‌گذاران تمایل دارند تا فقط ارزهایی را در نظر بگیرند که از طریق وب‌سایت‌ها، رسانه‌های مالی، دوستان، خانواده یا دیگر منابع با آنها آشنا شده‌اند. بدین ترتیب تریدرها فرصت‌های مالی گسترده و رشدهای عظیم را از دست می‌دهند که نتیجه‌ای جز محدود شدن سود ندارد.

  • نداشتن استراتژی ترید نداشتن یک استراتژی برای ترید مانند یک زندگی بی‌هدف است. این امر باعث به وجود آمدن سردرگمی، استرس و افزایش تعداد تصمیمات مالی اشتباه در زندگی فرد می شود. نداشتن استراتژی باعث به وجود آمدن سوال های زیادی برای افراد می شود.

هر معامله‌گر و سرمایه‌گذار قبل از هر اقدامی باید جواب سوال‌هایی که به آن می‌پردازیم را با توجه به نوع شخصیت خود و با توجه به میزان سرمایه خود پاسخ دهد. اولین سوال این است که «هدف ما از سرمایه گذاری در چه چارچوب زمانی است؟ آیا سرمایه گذاری ما کوتاه مدت است؟ یا میان مدت یا بلند مدت؟ آیا قصد ما نوعی سرمایه گذاری است که آن دارایی در یک مدت زمان معین رشد کند و توجهی به کاهش قیمت آن دارایی در کوتاه مدت نداریم؟ آیا هدف ما خرید و فروش مستمر دارایی های مختلف است و هدف ما کسب سود از نوسان‌های به وجود آمده در زمان‌های کوتاه‌مدت است؟»

جواب سوال های بالا با یک استراتژی صحیح معامله، که برای هر فرد منحصر به فرد است قابل پاسخ است. روشن است اگر از قبل هدف‌گذاری های مشخصی انجام داده باشیم، در صورت به وجود آمدن شرایط های خاص، با توجه به قوانین و هدف‌هایی که از آن‌ها پیروی می‌کنیم، بهترین و کم‌خطرترین تصمیمات را اتخاذ می‌کنیم و استراتژی معامله یک بخش جدا نشدنی از یک معامله گر است.

  • ‌ریسک بیش از حد قبل از ورود به معامله می‌بایست حالتی را در نظر بگیرید که معامله شما با فعال شدن حد ضرر بسته شود. در این حالت آیا ظرفیت پذیرش این ضرر را دارید؟ برای مدیریت ریسک کافیست قبل ورود به هر معامله به این سوال در ذهن خود پاسخ دهید!

به خاطر داشته باشید که ریسک بیش از حد خیلی سریع‌تر از چیزی که فکر می‌کنید شما را از بازار خارج خواهد کرد. ‌بنابراین بهتر است قبل از ورود به هر معامله به این موضوع فکر کنید که اگر این معامله، تنها معامله‌ تمام عمر شما بود، باز هم آن را انجام میدادید؟!

به این ترتیب می‌توانید فیلتر بسیار کارایی در برابر ریسک های نسنجیده ای که روی حساب معاملاتی خود انجام می‌دهید، اعمال کنید و سرمایه خود را از گزند پامپ و دامپ در ارز دیجیتال حفظ کنید.

  • پشیمانی برای همه ما پیش آمده که از پتانسیل رشد قیمت ارزی مطمئن باشیم و پوزیشن را باز کنیم و همان ارز کم‌کم علیه تصورات ما عمل کرده و سقوط کند. حتی در میانه‌ی مسیر سقوط هم فکر می‌کردیم که حق با ماست و آن را نمی‌فروشیم و ارز مقدار چشمگیری از ارزش خود را از دست می‌دهد.

اقتصاددانان این سوگیری رفتاری را «پشیمانی» می‌نامند. ما انسان‌ها دائما در تلاش هستیم تا از احساس پشیمانی دوری کنیم و اغلب برای اجتناب از این حس در مسیرهای غیرمنطقی قدم می‌گذاریم. در واقع با عدم فروش در زمان مناسب و عدم استفاده از استاپ لاس از پشیمانی فرار می‌کنیم. تحقیقات نشان می‌دهد که احتمال فروش پیش‌ازموعد یک پوزیشن برنده ۱.۵ تا ۲ برابر بیشتر از احتمال دیر فروختن یک پوزیشن بازنده است و این همان هزینه‌ای است که برای جلوگیری از پشیمانی پرداخت می‌کنیم.

چطور با پشیمانی مقابله کنیم؟ قوانین معاملاتی برای خود در نظر بگیرید. به‌عنوان مثال، اگر ارزی درصدی مشخصی از ارزش خود را از دست داد پس از پوزیشن خارج شوید. همچنین اگر ارزی از حد معینی بالاتر رفت پس آن را بفروشید و سود را سیو کنید. این قوانین از پشیمانی و ترید بر مبنای احساسات جلوگیری می‌کنند.

چطور از این سوگیری رفتاری جلوگیری کنیم؟

احتمالا پیش از آنکه شما روندی را شناسایی کنید و از آن بهره ببرید بازار آن را شناسایی کرده است و در ریسک خرید بالایی قرار می‌گیرید. برای جلوگیری از این اتفاق می‌توانید از رویکرد وارن بافت استفاده کنید، یعنی وقتی دیگران می‌ترسند شما بخرید و وقتی مطمئن هستید بفروشید. پیروی از روند کلی بازار دستاورد چندانی در مقیاس بزرگ فراهم نمی‌کند.

ثبت دیدگاه

کد امنیتی

0دیدگاه

دیدگاهی ثبت نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهتان ثبت میشود.